مدل ذهنی سادهای که توانست شرایط و زندگی مالی من را تغییر دهد
مدل ذهنی سادهای که توانست شرایط و زندگی مالی من را تغییر دهد
زندگی ما اغلب برپایه مدلهای ذهنی میچرخد. مدل ذهنی چهارچوبی کلی را برای درک واقعیت و تصمیمگیریهای ما تعیین میکند. ترید و معاملهگری و سرمایهگذاری هم از این قضیه مستثنا نیستند. آگاهی و شناخت بیشتر از مدلهای ذهنی میتواند به معاملهگران و سرمایهگذاران در انتخابها و تصمیمگیریهای بهتر کمک کند.
تفکر انتقادی و خلاق درکنار شنیدن تجربهها و مثالهای مختلف، به شناخت و شکلدادن بهترین مدل ذهنی برای اتخاذ تصمیمهای مهم ازجمله تصمیمهای زندگی مالی و سرمایهگذاری کمک میکند.
این یادداشت با کمک مقالهای از بلاگ دِریوس فورو (Darius Foroux)، یکی از سرمایهگذاران و نویسنده چندین کتاب و مقاله و برگزارکننده دورههای آموزشی درزمینه کسبوکار و کسب ثروت، نوشته شده است. در این مقاله، فورو توضیح میدهد که چگونه مدل ذهنی سادهای در تمام جوانب زندگی مالی، ازجمله سرمایهگذاری به او کمک کرده است. ادامه متن را بهنقل از دریوس فورو میخوانید.
تعریف من از مدل ذهنی
درزمینه خرجکردن اشتباههای بسیار زیادی مرتکب شدهام. وقتی به پولی فکر میکنم که در گذشته از دست دادم، حالم دگرگون میشود! آن زمان هنوز با مدل ذهنی کنونیام درباره زندگی مالی و هزینهکردن آشنا نبودم.
ازآنجاکه به فلسفه ذهنآگاهی علاقه دارم و ترجیح میدهم «دم را غنیمت بشمارم»، سعی میکنم چندان وابسته احساساتم نباشم؛ اما باید اعتراف کنم که هنوز فکرکردن به تصمیمهای اشتباهم آزارم میدهد!
برای مثال، هرسال زمستان یک کاپشن معمولی جدید میخریدم؛ اما چهار یا پنج سال پیش، سرانجام تصمیم گرفتم یک مرتبه پول زیادی پرداخت کنم و یک کاپشن باکیفیت بخرم.
دو برابر آنچه همیشه میپرداختم، برای این کاپشن باکیفیت پول دادم؛ اما حالا کاپشنی بسیار گرم داشتم که باعث میشد حتی به خرید کاپشن جدید فکر هم نکنم. بنابراین، دیگر نیازی نیست هرسال زمان و انرژیام را برای پیداکردن کاپشنهای جدید صرف و برای خریدشان پول خرج کنم.
من اسم این نگاه به جهان (مدل ذهنی) را «خوب خرج کن تا در وقت و پولت صرفهجویی کنی» میگذارم. در اکثر زبانها، ضربالمثل یا اصطلاحی است که میتواند این مدل ذهنی را در قالب چند کلمه توضیح دهد. ما مردم هلند میگوییم «مفتش گران است!»؛ اما این فلسفه و مدل ذهنی برای چیزهای دیگری بهغیر از خریدکردن هم کاربرد دارد.
در این مطلب، به ۳ مثال از کاربردهای این مدل ذهنی در زندگی شخصیام اشاره میکنم و توضیح میدهم که این مدل ذهنی چگونه زندگی مالیام را تغییر داد.
بیشتر بخوانید: شما با خواندن «پدر پولدار، پدر بیپول» باهوشتر نخواهید شد!
تأثیر مدل ذهنی بر نوشتن کتاب
سال ۲۰۱۵، اولین کتابم را نوشتم؛ اما نتوانستم ازپسِ ارائه و معرفی آن در بازار کتاب بربیایم. این کتاب را «موفقیت بزرگ زندگی» (Massive Life Success) نامیدم و در نیم ساعت، با استفاده از ابزار طراحی گرافیکی آنلاین و رایگانی به نام «کانوا» (Canva) تصویر مضحکی برای جلد کتاب طراحی کردم که به این شکل درآمد:
این تصویر حتی شبیه به تصاویر روی جلد کتابهای فعلیام هم نیست. برای کتابم نه لوگو داشتم و نه سبکی مشخص. درمجموع، ظاهر کتابم نشان میداد که نویسندهای تازهکار هستم.
چند هفته بعد از انتشار کتاب، حس بدی دربارهاش پیدا کردم. محتوا و نکات کتاب را دوست داشتم؛ اما ظاهرش حرفهای بهنظر نمیرسید؛ پس زمان و انرژی بسیاری صرف کردم تا راهوچاه انتشار کتابهای موفق و پرفروش را بیاموزم.
علاوهبراین، تلاش کردم برای تمام طرحهایم سبک مشخصی ایجاد کنم. میتوانید آن را مشخصه و هویتِ برند بنامید. در مدت یک سال، توانستم کتاب «نبردهای درونیات را بِبَر» (Win Your Inner Battles) را مجدداً منتشر کنم.
درنهایت، کتابم با عنوان و طرح جلد و توضیح پشت جلد جدیدی منتشر شد. همچنین، چینش فصلهای کتاب را طوری تغییر دادم که تجربه خواندنش را آسانتر کند.
با جانودل کار کنید!
اکنون و پس از گذشت هفت سال، هنوزهم صدها نسخه از این کتاب هرماه فروخته میشود. من هم درس مهمی از این تجربه آموختم. خیلی اوقات ممکن است فقط برای «رفع مسئولیت» کار کنید تا سریعتر سراغ پروژه بعدیتان بروید؛ اما این استراتژی اشتباه است!
سعی کنید از آن دسته از افرادی نباشید که همه کارهایشان را عجولانه انجام میدهند. روی پروژههایتان زمان و انرژی کافی صرف کنید تا محصول کار عالی از آب دربیاید. کارتان را به بهترین شکل ممکن انجام دهید.
بار اول بهاندازه کافی وقت و هزینه خرج کتابم نکردم. حاصل کارم کتابی متوسط بود که چندان چنگی به دل نمیزد؛ اما بعدازآن، پول و زمان بیشتری صرف خلق بهترین کتاب ممکن کردم. همان کتاب متوسط با خرجکردن پول و زمان کافی، به اثر مشهوری تبدیل شد که هنوزهم برایم منبع درآمد محسوب میشود.
بیشتر بخوانید: بهترین کتابها برای شروع یادگیری ارز دیجیتال بیت کوین و ارزهای دیجیتال
نقش مدل ذهنی در سفرکردن
من از مسافرت متنفرم. حوصلهام در فرودگاهها، هواپیماها، قطارها و صفهای انتظار سَر میرود و خیلی اذیت میشوم. درعینحال، دلم میخواهد تعطیلات را در سفر باشم و از مکانهای جالب دنیا دیدن کنم.
بنابراین، این کار را به روشی خاص و عجیب انجام میدهم. چند قانون شخصی درباره سفرکردن دارم؛ مثلاً در طول تعطیلات تابستان هرگز با هواپیما پرواز نمیکنم؛ چراکه ارزش ازدحام سرسامآورش را ندارد.
علاوهبراین، از تورها و پکیجهای مسافرتی استفاده نمیکنم. همانطورکه میدانید، تورهای مسافرتی با برخی از شرکتهای هواپیمایی و ایرلاینها و هتلها قرارداد میبندند. وقتی جوانتر بودم، چند سفر با استفاده از تور و پکیج مسافرتی رفتم؛ اما دیگر برایم کافی است.
خلاصه بگویم تمام تلاشم را میکنم تا در زمانهای شلوغ از سفر به مکانهای محبوب خودداری کنم. برای نمونه، حاضرم یک کاسه پیچومهره بخورم؛ اما هرگز در ماه ژوئیه (تیر) به پاریس سفر نکنم. همچنین، برای اینکه عقلم را از دست ندهم، هرگز در طول تعطیلات کریسمس به شهر نیویورک سفر نمیکنم.
وقتی با هواپیما سفر میکنم، سعی میکنم تا جایی که بودجهام اجازه بدهد، بلیت بیزنسکلاس بگیرم. از رانندگی هم خوشم میآید. من در هلند زندگی میکنم و سابقه رانندگی تا جنوب اسپانیا را هم داشتهام.
با خرید بلیت بیزنسکلاس یا رانندگیکردن حداقل مجبور نیستم در صف بمانم. در ازای هزینهای که میپردازم، از تمام تجربه سفرم از لحظه ترک خانه لذت میبرم. برای من سفر از اینجا آغاز میشود.
در مسافرت آدم سختگیری هستم؛ پس تلاش میکنم زیاد سفر نکنم. بهتر بگویم ترجیح میدهم سفری عالی در بهترین شرایط را تجربه کنم تا اینکه به چندین سفر عادی و معمولی بروم.
بیشتر بخوانید: متاورس و صنعت توریسم؛ متاورس چگونه گشتوگذار ما را تغییر میدهد؟
مدل ذهنی در بهرهوری و بازدهی شخصی
اکثر افراد برای بهبود بهرهوری مالی و شخصی خود همیشه به کشف اپلیکیشنها و ابزارها و روشهای جدید علاقه نشان میدهند؛ ولی من اینگونه نیستم. سالها پیش زمانیکه دانشجو بودم، درباره بهرهوری شخصی تحقیق و سالها تلاش کردم سیستمی پیدا کنم تا بتوانم از پول و زمانم بهترین بهره را ببرم.
یادداشت مترجم: بهرهوری شخصی به اصول و قواعدی اشاره میکند که هر فردی ممکن است در زندگیاش بهکار بگیرد تا با مدیریت زمان، مسئولیتها، هدفها، وظایفها، کارها و عادتهای روزانهاش را کارآمدتر و پربازدهتر انجام دهد.
وقت و پولم را برای کتابها، دورهها، اپلیکیشنها و ابزارهای مختلفی در این زمینه صرف کردم. این هم ازنظر زمان و هم ازنظر هزینه سرمایهگذاری بزرگی بود؛ اما اکنون تکلیفم روشن است. دیگر لازم نیست برای هرچیزی که به بهرهوری شخصی مربوط باشد، وقت و پول صرف کنم.
بیشتر بخوانید: با ترید چه چیزی به دست میآوریم؟ یک پاسخ متفاوت
اکنون میدانم بهترین روشها و ابزارها برای استفاده بهینه از زمان و پول کدام است. این موضوعی بود که مجبور شدم یک بار روی آن کار کنم و اکنون خیلی ساده فقط استراتژیام را عملی میکنم. پس دیگر سراغ اپلیکیشنها و سیستمهای جدید نمیروم. وقتی چیزهایی که درحالحاضر استفاده میکنم جواب میدهند، چه طور باید به ترکیب تیم بَرنده دست بزنم؟
این مثال خوبی از مدل ذهنی «خوب خرج کن تا در وقت و پولت صرفهجویی کنی» است.
اگر خوب خرج کنید، معمولاً فقط یک بار مجبور میشوید خرج کنید
بسیاری از افراد بهرهوری شخصی خود را جدی نمیگیرند و دربارهاش تحقیق نمیکنند و از دورههای آموزشی مرتبط بهره نمیبرند. آنان چند مقاله یا کتاب میخوانند و فکر میکنند همهچیز را میدانند؛ ولی بهرهوری مسئلهای شخصی است. شما باید سیستمی پیدا کنید که برایتان کار کند.
اگر یک بار خوب سرمایهگذاری کنید، فقط یک بار انجامش میدهید و یک عمر برایتان جواب میدهد. اگر سیستمی را پیدا کنید که برای شما کار میکند، میتوانید با خیال آسوده تا آخر عمر به آن تکیه کنید.
روی تصمیمهایی تمرکز کنید که میتوانند سود خوبی برایتان بههمراه داشته باشند. زندگی کوتاه است؛ پس بهتر است در این زمان کوتاه روی سریعترین راهی تمرکز کنید که کمک میکند پول بهدست آورید.
هیچ شکی نیست که اگر امروز موادغذایی ارزانتری بخرید، پول کمتری میپردازید؛ اما واقعیت این است که این کار اوضاع مالی شما را متحول نمیکند. شما باید بهگونهای زندگی کنید که به شما کمک میکند در طولانیمدت ثروتمندتر شوید. به تصمیمهای بزرگی که میگیرید، فکر کنید. آیا آنها شما را در بلندمدت فقیرتر میکنند یا ثروتمندتر؟
بیشتر بخوانید: فعالان حوزه ارزهای دیجیتال چقدر ثروت دارند؟
مثال بسیار بارز آن خرید خودرو، آن هم بهروش اقساطی و شرایطی است. شما تنها با پول پیشی که برای خرید یک خودروی قسطی پرداخت میکنید، میتوانید میلیونها کار دیگر انجام دهید؛ پس چه طور باید اینهمه کار سودآور و بهتر را فدای نشستن در خودرویی لوکس و گرانقیمت کنید؟
اگر روی این تصمیمهای بزرگ تمرکز کنید، زندگی را برای خودتان آسانتر خواهید کرد. به آیندهتان فکر کنید. قطعاً دلتان میخواهد از آینده مطمئن باشید و سال بعد درمقایسهبا امسال، وضعیت و جایگاه بهتری داشته باشید.