آیا هوش مصنوعی حبابی تازه در عرصه ارزهای دیجیتال است؟
آیا هوش مصنوعی حبابی تازه در عرصه ارزهای دیجیتال است؟
پس از عرضههای اولیه سکه (ICO) و میم کوینها (Meme Coin)، بهنظر میرسد الماس جدید بازار ارزهای دیجیتال هوش مصنوعی (AI) است و بسیاری به سرمایهگذاری در پروژهها و ارزهای دیجیتال فعال درزمینه هوش مصنوعی علاقهمند شدهاند.
دراینبین، تعداد ارزهای دیجیتال هوش مصنوعی با رشد درخورتوجهی همراه بوده است و برخی از سودجویان در تلاش هستند تا از این جوّ ایجادشده بیشترین بهره را ببرند و سرمایه کاربران را در قالب سرمایهگذاری در پروژه هوش مصنوعی بهظاهر معتبر جمعآوری کنند. بههمیندلیل، افزایش ناگهانی توجهها به پروژهها و ارزهای دیجیتال هوش مصنوعی نگرانیهایی را بهدنبال داشته است.
درحالیکه بسیاری از سرمایهگذاران میکوشند تا پروژههای برتر هوش مصنوعی را از دست ندهند و زودتر از دیگران سرمایهگذاری آیندهنگرانه خود را آغاز کنند، برخی تحلیلگران بر این باورند که این روند مانند افزایش علاقه ناگهانی به عرضههای اولیه درنهایت میتواند به ازبینرفتن سرمایه بسیاری از کاربران منجر شود.
این موضوع توجه نویسنده و خبرنگار، کوری دکتروف (Cory Doctorow) را نیز به خود جلب کرده است. در مقاله حاضر، ترجمه مطلب منتشرشده او در وبسایت مدیوم (Medium) درباره حباببودن بازار هوش مصنوعی را مطالعه خواهید کرد.
حبابها در کمین سرمایهگذاران ارزهای دیجیتال
در سال ۲۰۱۷، شرکت آمریکایی فعال در صنعت غذا، Long Island Iced Tea، نام خود را به Long Blockchain Corp (LBCC) تغییر داد. تنها با این تغییر نام، سهام این شرکت افزایش ۴۰۰درصدی تجربه کرد. این افزایش در حالی رخ داد که این شرکت هیچ اقدام چشمگیری برای استفاده از بلاک چین یا ادغام فعالیتهای خود با این فناوری انجام نداده بود.
در سالی که این تغییر نام رخ داد، ارز دیجیتال بیت کوین موفق شده بود تا پس از بازهای صعودی به اوج جدید قیمتی ۱۷هزار دلاری برسد. با افزایش توجهها به روند صعودی بیت کوین، سرمایهگذاران بهدنبال پروژههای بلاک چینی جدید بودند تا زودتر از دیگران سرمایهگذاری پرسود خود را شروع کنند. درنتیجه، شرکتها و سهامهایی مانند LBCC رشد زیادی کردند.
بااینحال، تنها چند هفته پس از تغییر نام و ریبرندینگ LBCC، قیمت ارز دیجیتال بیت کوین به ۷هزار دلار کاهش پیدا کرد و پس از دخالت و سختگیریهای کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا (SEC)، LBCC از فهرست بورس نزدک (NASDAQ) حذف شد. با وجود شروع طوفانی، این اتفاقها به کاهش شدید ارزش این شرکت منجر شد و سهامگذاران داراییهای خود را در مدت کوتاهی از دست دادند.
این مثال، تنها یک شکست درنتیجه حباب ایجادشده در بازار ارزهای دیجیتال است و تابهامروز نمونههای مشابه آن بهطورمداوم دیده شده است. نکته جالب و مهم موجود درباره شرکت LBCC این است که آنها برخلاف بسیاری از شرکتهایی که امروزه دیده میشوند، از تبلیغات یا روشهای بازاریابی گستردهای استفاده نکردند. صاحبان LBCC برای جلب توجه بازار، تنها مدت بسیار کوتاهی تلاش کردند و سپس بهسرعت این پروژه سقوط کرد.
باوجوداین، در بازار ارزهای دیجیتال پروژهها میتوانند با انجام بسیاری از فعالیتها مانند عرضه مجموعههای NFT، کمپینهای مالی، تبلیغات آنلاین و عرضه توکن با روشهای مختلف همچون عرضه اولیه حباب را برای بازه زمانی طولانیتری حفظ کنند.
بههمیندلیل، خطرهای این پروژهها بسیار بیشتر است؛ زیرا هرچه بیشتر بگذرد، افراد بیشتری به دام پروژههای بهظاهر معتبر و آیندهدار میافتند. بااینحال، درنهایت همانطورکه افزایش قیمتی ارزهای دیجیتال نمیتواند تا ابد ادامه پیدا کند، حبابهای ایجادشده نیز از بین خواهند رفت.
ضررهای تریلیوندلاری بازار ارزهای دیجیتال
براساس دادههای منتشرشده، برخی سالها چندین تریلیون دلار در بازار ارزهای دیجیتال از دست رفته است. نکته مهم در این آمار آن است که بخش زیادی از ثروت و ارزش بازاری که با ترکیدن حباب ارزهای دیجیتال از بین میروند، درواقع اصلاً ارزش واقعی و وجود نداشتهاند.
این موضوع بهخوبی در ورشکستگی صرافی FTX دیده شد؛ یکی از صرافیهای محبوب جهان که سرمایه و پول واقعی کاربران را دریافت کرد و در ازای آن، توکن دیجیتال اختصاصی خود را به آنها داد.
پس از آنکه صرافی سرمایه واقعی کاربران را برای مدتها استفاده کرد، درنهایت این توکنها در چند روز تمام ارزششان را از دست دادند و به دارایی دیجیتالی بیارزشی تبدیل شدند.
مانند طرحهای پانزی، ارزهای دیجیتال راهی را دراختیار بسیاری از سودجویان قرار دادند تا سرمایهگذاران را متقاعد کنند که در پروژه و شرکتی بزرگ و معتبر سرمایهگذاری کنند. سپس، این افراد در ازای دریافت پولهای واقعی فیات و ارزشمند به آنها شت کوینهای بیارزش دیجیتالی دادند تا تصور واهی ثروتمندشدن را در ذهن آنان تقویت کنند. این در حالی است که در واقعیت این ارز و توکنهای دیجیتالی فقط روشی برای فریب و دریافت پول واقعی آنها بود.
هماکنون در بازار شاهد میلیاردهای واهی هستیم. افرادی که بهنظر میرسد میلیاردها دلار سرمایه دارند؛ اما کافی است تا با ایجاد مشکل و سقوط قیمت توکن، تمام سرمایهشان پوچ شود. همانطورکه تاریخ ثابت کرده است، حبابهای بازار ارزهای دیجیتال سرشار از میلیاردهای واهی و وعدههای پوچ است.
حباب جدید و جذاب بازار
هماکنون در بازار ارزهای دیجیتال سودجویان بسیاری مانند سم بنکمنفراید (Sam Bankman-Fried) فعالیت میکنند که پروژههای ظاهراً برتر و آیندهدار بعدی بازار را به شما معرفی میکنند. این افراد و شرکتها با ایجاد هیجان و ترس ازدستدادن (فومو)، سرمایه بازار را هدایت میکنند.
عملکرد مورگان استنلی (Morgan Stanley) در چند سال گذشته نمونهای از این ماجراست. در سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱، این شرکت خدمات مالی آمریکایی بازار ارزهای دیجیتال را فرصتی طلایی برای سرمایهگذاری معرفی و تبلیغ کرد.
این در حالی است که امروزه با سقوط شدید قیمتی بازار و ورشکستگی بسیاری از صرافی و پلتفرمها، مورگان استنلی بهسراغ موضوع جذاب بعدی رفته است و هوش مصنوعی را فرصتی ۶تریلیون دلاری معرفی میکند.
علاوهبر مورگان استنلی، مایکروسافت، اسپاتیفای، یوتیوب و دهها شرکت دیگر امروزه بهطورمداوم حباب هوش مصنوعی را بزرگتر میکنند و معتقدند که آینده از آن هوش مصنوعی است.
دراینمیان گوگل و بینگ نیز رقابت بزرگی را با یکدیگر شروع کردهاند تا مشخص کنند کدام موتور جستوجو میتواند سریعترین و دقیقترین اطلاعات را ازطریق چتبات بهدست آورد و صفحهها و لینکهای اینترنتی را با پاراگرافهای متنی تولیدشده هوش مصنوعی جایگزین کند.
تلاش شرکتها برای استفاده از هوش مصنوعی
به هر سمتی که نگاه میکنیم، شرکتها میکوشند که هوش مصنوعی را در فعالیتهای خود بگنجانند تا از جذابیت ایجادشده درباره هوش مصنوعی بهره ببرند و کاربران را جذب کنند.
جذابیت ایجادشده هوش مصنوعی فقط تحتتأثیر تبلیغ و فعالیتهای رسانه و شرکتهای بزرگ جهانی نیست. تابهامروز، هوش مصنوعی پیشرفتهای چشمگیری از خود نشان داده است و شاهد نمونههای موفقی مانند باتهای تولیدکننده آثار هنری و چتبات و آنالیزهای داده هستیم.
هوش مصنوعی مانند بلاک چین با هدف رفع مشکلات و بحرانهای بشر ایجاد شد و درحالحاضر موفق شده است تأثیرات مثبت بسیاری بر زندگی روزمره ما بگذارد. بااینحال، مشکل زمانی ایجاد میشود که ما از واقعیت فاصله میگیریم و عملکرد و تأثیرات هوش مصنوعی را بیشازحد بزرگنمایی میکنیم.
در یادداشتی، تحلیلگران بنک آو امریکا (Bank Of America) پیشرفت و تغییرات اخیر هوش مصنوعی را لحظهای تعیینکننده در تاریخ بشر دانستند و اثرهای آن را با زمان عرضه اولین وبسایتهای اینترنتی در دهه ۱۹۹۰ مقایسه کردند.
هوش مصنوعی زیر سلطه شرکتهای بزرگ جهان
امروزه شرکتهای بزرگ جهان جملههای مشابه را بهطور گسترده در رسانهها عنوان میکنند؛ جملههایی که فاصله زیادی با واقعیت دارند و بهنظر میرسد تنها به هدف افزایش حباب و هایپ گفته میشوند.
هماکنون، هوش مصنوعی تحت کنترل و تسلط شرکتهای بزرگ جهان است که ریشه تبلیغات گسترده درباره AI را بهخوبی نشان میدهد. این شرکتها پس از توسعه هوش مصنوعی پیشرفته خود، آن را دراختیار کاربران قرار میدهند و با بازخورد دریافتی بهبودهایی را در آن اِعمال میکنند. این روند درنهایت میتواند به بزرگ و قدرتمندتر شدن آنها و حذف رقبای کوچکتر منجر شود.
در سمت مقابل، برای استفاده از اینترنت دهه ۱۹۹۰ موانع بسیار کمی وجود داشت و این فناوری زیر سلطه شرکتهای بزرگ جهانی نبود. درواقع، اینترنت دهه ۱۹۹۰ نهتنها حمایت گسترده شرکتهای بزرگ را بههمراه نداشت؛ بلکه برخی از آنها را نیز ترسانده بود و بسیاری از کسبوکارها و وبسایتهای ساختهشده بهدست کاربران اینترنتی، موفق شدند شرکتهای سنتی را کنار بزنند. هوشهای مصنوعی که امروزه تبلیغ میشوند، با تواناییهای محدود خود نمیتوانند نتایج و تغییرات بزرگ مشابهی داشته باشند.
ترس جایگزینی انسان با بات
یکی از هوشهای مصنوعی پرسروصدای کنونی، چتجیپیتی (ChatGPT) نام دارد که با ارائه پاسخهای دقیق توجهات بسیاری را به خود جلب کرده است. باتوجهبه عملکرد موفق این بات، برخی به این باور رسیدهاند که بهزودی انسانها با ربات و هوش مصنوعی جایگزین میشوند.
بااینحال با بررسی دقیقتر، متوجه میشویم که ChatGPT فقط چتباتی است که از دادههای ثبتشده و دردسترس استفاده میکند؛ دادههایی که انسان به آن داده است. باتهای تولیدکننده تصاویر و آثار هنری نیز به همین شکل کار میکنند و درصورت نبود دیتابیسی از تصاویر و آثار هنری ساختهشده انسانها، آنها نمیتوانستند آثار هنری خیرهکننده امروزه را خلق کنند.
ChatGPT؛ نوعی بات Autocomplete
باتهای بهظاهر پیشرفته امروز، تنها ابزارهایی هستند که پیشرفت کردهاند و ChatGPT قرار نیست ارباب رباتی جدید بشر باشد. چتجیپیتی را در بهترین حالت میتوانیم نوعی بات تکمیل خودکار (Autocomplete) بدانیم. این باتها محتوای جدیدی را تولید نمیکنند؛ بلکه درواقع دادههای میلیاردها صفحه اینترنتی را بررسی و از آنها برای پاسخ به پرسشها استفاده میکنند.
تکمیل خودکار به فرایندی گفته میشود که در آن برنامه یا ماشین میتواند کلمهای که کاربر قصد دارد آن را تایپ کند را حدس بزند و عبارت را تکمیل کند. تکمیل خودکار با وجود کاربردها و ویژگیهای مفید خود، مشکلات زیادی نیز دارد.
تکمیل خودکار بر این باور است که شما میخواهید همان کاری که امروز انجام دادید، فردا انجام دهید؛ بههمیندلیل، اگر معمولاً بعد از تایپ کلمه «سلام»، واژه «خوبی؟» مینویسید، تکمیل خودکار دفعه بعدی آماده خواهد بود تا پس از تایپ «سلام»، «خوبی» را اضافه کند؛ درحالیکه ممکن است جمله کاملاً متفاوتی مدنظرتان باشید.
همچنین، تکمیل خودکار در زمانیکه با ورودی و داده جدیدی مواجه میشود، تلاش میکند شما را وادار کند تا از دادههای دیگر کاربران استفاده کنید. بهعنوان مثال، اگر در حال نوشتن جملهای جدید باشید، کلمات بعدی پیشنهادی براساس دیتابیس و واژههایی که دیگران معمولاً تایپ کردهاند، به شما پیشنهاد میشود.
این فرایند برخی زمانها نتیجه مناسبی دارد؛ اما گاهی اوقات نیز میتواند عبارتها و موقعیتهای خندهدار یا حتی مشکلسازی را برایتان بهوجود آورد. تکمیل خودکار پیشرفتهای که در برخی هوش مصنوعیهای پرسروصدای امروزی دیده میشود، با وجود تمام پیشرفتها نشان داده است که همچنان میتواند نامطمئن و عملکرد نامناسبی داشته باشد.
ChatGPT، یکی از چتباتهای پیشرفته جهان، همچنان اطلاعات نادرستی را منتشر میکند و حتی تحقیقات نشان دادهاند که استفاده از این بات برای افرادی که بدون تحقیق به آن اعتماد میکنند، ممکن است دردسرساز باشد.
تعصبی نباشید
برخی مدافعان تعصبی این باتها ضعفهای یادشده را مشکل نمیدانند و آنها را ویژگی معرفی میکنند. بهعقیده این افراد، نزدیکشدن هوش مصنوعی به ذهن انسان دلیل عبارتهای احمقانه و اشتباهی تکمیل خودکار است و انسانها نیز برخی زمانها چیزهای احمقانه و اشتباه میگویند!
افرادی که بر هوش مصنوعی تعصب ندارند، این مشکلات را بهتر بررسی کرده و عبارت طوطی تصادفی (Stochastic Parrot) را برای یکی از ضعفهای بزرگ هوش مصنوعی انتخاب کردند. طوطی تصادفی اصطلاحی است که در سال ۲۰۲۱ در مقالهای تحقیقاتی ابداع شد.
این اصطلاح به مدلهای زبان بزرگ (LLM) اشاره میکند که توانایی بسیاری برای تولید زبان دارند؛ اما درنهایت معانی زبانی که پردازش میکنند، درک نمیکنند؛ مانند طوطیای که صحبتها را تکرار میکند؛ اما معنی آنها را نمیداند.
دیدگاه سم آلتمن درباره هوش مصنوعی
با وجود تمام ضعفهای هوش مصنوعی، این پدیده همچنان قدرت زیادی دارد. این توانایی ترس برخی از سازندگان آن را نیز بههمراه داشته است و سم آلتمن (Sam Altman)، مدیرعامل شرکت OpenAI، بر این باور است هوشهای مصنوعی تحتکنترل همچنان بسیار قدرتمندند و حتی میتوانند بشر را نابود کنند.
سم آلتمن تنها شخصی نیست که درباره خطرهای هوش مصنوعی هشدار داده است. مدتهاست که بسیاری این صحبتها را تکرار میکنند. طرفداران هوش مصنوعی، تنها این ادعاها را مطرح نمیکنند و منتقدان و مخالفان هوش مصنوعی نیز نگران تواناییهای هوش مصنوعی هستند.
واقعیت این است که این ترس نیز بزرگنمایی شده است و فعالیت و پیشرفت هوش مصنوعی قرار نیست بهزودی به نابودی بشر منجر شود. هیچکس نمیتواند منکر افزایش توانایی و عملکرد بهبودیافته هوش مصنوعی در سالهای گذشته و آینده باشد و این مقاله نیز در تلاش برای نادیدهگرفتن این واقعیت نیست.
بااینحال، مهم است تا انتظارات و هیجانهای مرتبط با هوش مصنوعی کنترل شود تا دراینمیان، سرمایهگذاران و فعالان بازار فریب بسیاری از پروژههایی حبابی بازار را نخورند.
واقعیت هوش مصنوعی چیست؟
عبارت «هوش مصنوعی» که امروزه بهطور گسترده استفاده میشود، عملاً برای ایجاد حباب تبلیغاتی دیگر بهکمک ترفندهایی مانند انتشار مقالات، چتباتهای جذاب، تولیدکنندههای تصاویر و تقلیدکنندههای صدا ساخته شده است. این قابلیتهای هوش مصنوعی جذاب است؛ اما تفاوت زیادی میان جذاببودن با کاربردیبودن وجود دارد.
برای درک بهتر این موضوع، مثالی ذکر میکنیم. امروزه، بارها در مقالات مختلفی آورده شده است که هوش مصنوعی محاورهای میتواند کمککننده و رقمزننده تغییرات بزرگی در علم بشر باشد؛ شعار جذابی که واقعیت ندارد.
تابهامروز از ChatGPT برای انجام تحقیقات علمی مختلفی استفاده شده است و نتایج نشان میدهد که این هوش مصنوعی نمیتواند در پیشپاافتادهترین فعالیتهای علمی و تحقیقاتی کمک زیادی کند.
بارها مشابه این مثال رخ داده است و هیجان ایجادشده درباره تواناییهای هوش مصنوعی محاورهای بههیچوجه در حدواندازه واقعیت نبوده است. باوجوداین، این شرایط برای هوش مصنوعی تولیدکننده تصویر و صدا متفاوت است. در چند سال گذشته، این هوشهای مصنوعی پیشرفتهای خیرهکنندهای کردند و هماکنون نگرانیهای گستردهای درباره هوشهای مصنوعی تولیدکننده تصویر و صدا و تأثیر آنها بر بازارهای کار وجود دارد.
آینده هوش مصنوعی
اولین برنامههای هوش مصنوعی تولیدکننده تصویر، تنها میتوانستند تصویری ساده و بیکیفیت از یک ورودی ایجاد کنند. درادامه با پیشرفت تکنولوژی، هوش مصنوعی این امکان را پیدا کرد تا تصاویر بهتری ایجاد و حتی دو ورودی و تصویر را با یکدیگر ترکیب کند.
در چند سال گذشته، این روند روبهرشد شدت بسیار بیشتری گرفته است؛ چراکه هوش مصنوعی علاوهبر تجزیهوتحلیل دقیقتر ورودی، میتواند تصاویر بسیار خیرهکننده و جذابتری را ایجاد کند و برخی هوشهای مصنوعی را هنرمندان جدید جهان میدانند.
این هوشهای مصنوعی هنرمندان انسانی را به چالش کشیدهاند و اولین نبرد واقعی میان انسانها و هوش مصنوعی در هنر دنبال میشود.
ما نمیدانیم که هوش مصنوعی چه زمانی میتواند درنهایت به توانایی ما انسانها برسد و گمانهزنیهای نابودی انسانها به واقعیت تبدیل شود؛ اما هماکنون بهخوبی مشخص است که هوش مصنوعی و رباتها میتوانند شغل ما را نابود کنند و برای این کار به داشتن شعور و درک و توانایی انسانی نیازی ندارند.
امروزه اثرهای مخرب و توانایی هوشهای مصنوعی در جایگزینی انسانها برای برخی فعالیتها و مشاغل بهخوبی دیده میشود و نگرانی گروهی از افراد بابت پیشرفت و گسترش هوش مصنوعی منطقی است.
ناگفته نماند که حتی این نگرانیها نیز با بزرگنماییهایی همراه است و به روشی بیان میشود که به ادعاهای مدنظر شرکتهایی کمک میکند که در تلاش هستند تا حباب و هایپ درباره هوش مصنوعی را بزرگ کنند.
باید توجه کنیم که با وجود توانایی فراوان هوش مصنوعی برای انجام کارها، آنها قرار نیست بهطورکامل جایگزین انسانها در مشاغل شوند. حتی در اتوماسیون صنعتی نیز به نظارت و فعالیت مداوم انسانی نیاز است؛ وگرنه محصول نهایی کیفیت لازم را نخواهد داشت و دیر یا زود روند تولید و فعالیت براثر مشکل یا خرابی از کار میافتد.
هوش مصنوعی عملکرد و سرعت را بهبود میبخشد؛ اما خلاقیت لازم را ندارد و نمیتواند مانند انسان تفکر و خلق کند. این ضعفی است که استفاده از آن را در بسیاری از بخشها و فعالیتها محدود میکند. امروزه، رباتها عملکرد بهتری درمقایسهبا ما در فعالیتهای فیزیکی دارند؛ اما همچنان ذهن خلاق و قدرتمند انسان دست برتر را دارد.
جذابیت و هایپ مرتبط با هوش مصنوعی درککردنی است؛ اما قبل از ورود به این بازار پیشنهاد میکنیم تا درباره تکنولوژی و محدودیتهای آن بهطورکامل تحقیق کنید. با کسب دانش کافی میتوانید شعارهای توخالی و هایپهایی که به اهداف خاصی ایجاد میشوند را شناسایی کنید و مطمئن شوید که گریبانگیر بازاریابی جدیدترین پامپ و دامپ جهان نمیشوید.