از دست دادن حریم خصوصی: چرا باید برای آینده ای غیر متمرکز بجنگیم؟
از دست دادن حریم خصوصی: چرا باید برای آینده ای غیر متمرکز بجنگیم؟
اگر به ارزهای دیجیتال یا بلاک چین علاقه دارید، احتمال زیادی وجود دارد که مجبور نباشم مزایای تمرکززدایی را توضیح دهم. شما یک کاربر نسل اول فناوری هستید که به طور فزاینده ای آینده اینترنت را تعریف می کند، و صندلی های ردیف جلو برای اولین نمایش جهانی Web3.
استفاده و کنترل اینترنت همیشه به همان اندازه متمرکز بود که اکنون می بینیم. در روزهای اولیه، تحت نظارت وزارت دفاع ایالات متحده، شبکه نیازی به تکیه بر یک کامپیوتر اصلی نداشت. اگر یک حمله تروریستی یا حمله موشکی گره اصلی را از بین ببرد چه؟ تک تک قطعات شبکه باید بدون تکیه بر یک کامپیوتر واحد برای کاهش آسیبپذیری ارتباط برقرار میکردند.
بعداً، گروه ویژه مهندسی اینترنت که توسعه همه پروتکلهای اینترنتی را تسهیل میکرد، بیوقفه برای جلوگیری از شرکتهای خصوصی یا کشورهای خاص کار میکرد. از کنترل شبکه.
امروزه، گرههای برنامه متمرکز توسط ثروتمندترین سازمانهای کره زمین کنترل و اداره میشوند و میلیاردها داده افراد را جمعآوری و ذخیره میکنند. شرکتهای خصوصی تجربه کاربر را در برنامهها کنترل میکنند و میتوانند رفتار را تحریک و دستکاری کنند. از نقطه نظر قابلیت اطمینان، میلیاردها نفر با از کار افتادن گرههای متمرکز ابزار اصلی ارتباط خود را از دست میدهند – مانند حوادث اخیر فیسبوک، اینستاگرام، واتساپ و مسنجر در اکتبر 2021.
ما همچنین دیدهایم که غولهای فناوری وقتی علائم دلار ظاهر میشوند چقدر به حریم خصوصی ما فکر نمیکنند. از نظر آنها: آنها داده های ما را در مقیاس صنعتی برداشت و می فروشند. پس از بیش از 10 سال استفاده از مردم به عنوان محصولات تبلیغاتی، مارک زاکربرگ گستاخانه متاورس را انتخاب کرد. در این میان گوگل و اپل به ماموریت بی وقفه خود برای ورود به هر گوشه از زندگی ما ادامه می دهند.
موارد مرتبط: اقتصاد داده یک کابوس دیستوپیایی است
ما همچنین می دانیم که وقتی دولت های اقتدارگرا درهای این کشورها را می کوبند چه اتفاقی می افتد. ابر انبارهای متمرکز داده، که توسط دستگاه های ما که به عنوان یک ارتش نظارت عمل می کنند تغذیه می شوند. ما در اوکراین شاهد خشونت وحشتناک و گستردهای بودهایم که وقتی قدرت رسانهای و نظامی تحت کنترل اقتدارگرایانه قرار میگیرد، قابل توجیه یا پنهان است. در برخی کشورها، دولت دسترسی بیسابقهای به همه جنبههای رفتار شهروندان دارد، از تاریخچه جستجوی اینترنتی گرفته تا تخلفات اجتماعی جزئی. سیستمهایی که حتی جرج اورول را وحشتناک میکنند، تنها به دلیل تمرکز امکانپذیر هستند.
حتی در سیلیکون ولی، که در درون مفاهیم غربی از آزادی و حقوق افراد قرار دارد، امپراتوریهای فناوری به ندرت موضعی اصولی را نسبت به بازار بزرگ و پرسود انتخاب میکنند. . زمانی که قدرت های متمرکز مانند مسکو، پکن یا استانبول درخواست سانسور و کنترل می کنند، معمولاً آن را دریافت می کنند. اساساً، ما نمیتوانیم به غولهای فناوری در باطنیترین جزئیات زندگیمان اعتماد کنیم. تمرکز کنترل بر اینترنت در همه جا دموکراسی را تضعیف کرده یا از آن جلوگیری می کند.
باز پس گرفتن قدرت
ما نباید تعجب کنیم که غول های فناوری به دشمنان طبیعی تمرکززدایی تبدیل شده اند. یک غریزه طبیعی برای کسانی که تحت کنترل هستند. تا زمان ظهور اینترنت و بلاک چین، تمرکز اغلب به معنای راحتی و سادگی بود. در قرون وسطی، یک سیستم توزیع شده از اربابان رعیت به این معنی بود که سلطنت فاقد کنترل بود و پول از شکاف های فساد نفوذ می کرد.
با توجه به اینکه زمان و مسافت دیگر در عصر اینترنت مشکل ساز نیست، حرکت Big Tech به سمت تمرکز کمتر تعجب آور است. آیا میتوانیم از نتایج وحشتناک الگوریتمهای جلب توجه، مانند تلاش برای نسلکشی یا دستکاری سیاسی بر اساس تحلیل روانسنجی دادههای کاربر، شگفتزده شویم؟ متمرکز شدن پیامدهایی دارد.
فناوری دفتر کل توزیع شده یک جایگزین عملی ارائه می دهد. رسانههای اجتماعی، پیامرسانی، استریمینگ، جستجو و اشتراکگذاری داده در بلاک چین میتوانند منصفانهتر، شفافتر و در دسترستر و کمتر متمرکز باشند. برعکس، این بدان معنا نیست که داده ها باید کمتر خصوصی باشند.
در مورد XX Messenger، که من و تیمم در ژانویه راهاندازی کردیم، گرههای شبکه XX پیامهای ناشناس را در سراسر جهان پردازش میکنند و ابردادهها را برای گیرندگان و مُهرهای زمانی خرد میکنند. با XX، حریم خصوصی و عدم تمرکز وجود دارد. بعداً، این پارادایم جدید ارتباطات و به اشتراک گذاری اطلاعات، بسط و اختراع قابل توجهی از دموکراسی را ممکن می سازد.
موارد مرتبط: پیام رسان های غیرمتمرکز مبتنی بر بلاک چین: یک رویای حفظ حریم خصوصی؟
لحظههایی در تاریخ وجود دارد که دو رویداد جداگانه با هم ترکیب میشوند تا حقیقتی بزرگتر را بیان کنند. در سال 2008، زمانی که شرکت Lehman Brothers Holdings Inc. در پی رکود بزرگ سقوط کرد، به نظر میرسید که ناقوس مرگ موسسات مالی متمرکز بود، علیرغم درد اقتصادی که از آن خبر میداد. سپس، کمی بیش از یک ماه بعد، ساتوشی ناکاموتو کاغذ سفید بیت کوین (BTC) را منتشر کرد، طرحی انقلابی برای همتایان مدرن. -ارز همتا ارتباط مهمی بین این دو رویداد مهم وجود دارد، با این حال کلمات «بیت کوین»، «بلاک چین» و «ارز رمزنگاری» توجه کسانی را به خود جلب میکند که مسائل مربوط به تمرکز را به درستی درک نمیکنند.
در پاییز 2008 این فرصت بود. برای شروع داستان: این به ما – رمزنگاران، دوستداران حریم خصوصی، معامله گران، توسعه دهندگان، فعالان و نوکیشان – بستگی دارد که مشعل تمرکززدایی و دموکراسی را حمل کنیم. اگر تا به حال داستانی وجود داشته باشد که ارزش گفتن داشته باشد، از آغاز تا پایان آن، این داستان است.
در گفتن آن به من بپیوندید.
این مقاله حاوی توصیه یا توصیه های سرمایه گذاری نیست. هر حرکت سرمایه گذاری و معاملاتی مستلزم ریسک است و خوانندگان باید هنگام تصمیم گیری تحقیقات خود را انجام دهند.
دیدگاه ها، افکار و نظرات بیان شده در اینجا عبارتند از. نویسنده تنها است و لزوماً منعکس کننده یا نشان دهنده دیدگاه ها و نظرات Cointelegraph نیست.
دیوید چاوم یکی از اولین هاست. محققان بلاک چین و رمزنگار مشهور جهان و مدافع حریم خصوصی. چاوم که به عنوان “پدرخوانده حریم خصوصی” شناخته می شود، برای اولین بار در سال 1979 راه حلی را برای محافظت از ابرداده با شبکه های ترکیبی پیشنهاد داد. در سال 1982، پایان نامه او در دانشگاه کالیفرنیا، برکلی، اولین پیشنهاد شناخته شده پروتکل بلاک چین شد. Chaum eCash، اولین ارز دیجیتال را توسعه داد و کمک های زیادی به سیستم های رای گیری ایمن در دهه 1990 کرد. امروزه Chaum بنیانگذار Elixxir، Praxxis و شبکه XX است که دههها تحقیق و مشارکت او در رمزنگاری و حفظ حریم خصوصی را برای ارائه راهحلهای پیشرفته بلاک چین ترکیب میکند.